رسوا؛ دنياي بازي‌هاي پر از دسيسه

عنوان: Dishonored

پلتفرم: Xbox360، PS3، PC

ناشر: Bethesda Softworks

سازنده: Arkane Studios

سبك: اكشن

امتياز: 9

 

ياد آن روزها به خير... ياد گذشته نه‌چندان دور بازي‌هاي ويدئويي. همين هفت هشت سال پيش كه بازي‌ها حسي خاص داشتند و چنان بازيكن را مسحور خود مي‌كردند كه تا زمان مجال مي‌داد، پاي تلويزيون وقت مي‌گذراند. «رسوا» بازيكن را ياد بازي‌هاي اكشن‌/‌ ماجرايي دوست داشتني نسل قبل مي‌اندازد. بازيكن‌هاي كاركشته در همان دقايق ابتدايي مي‌توانند اين بازي را با عنوان دوست داشتني و محبوب Thief مقايسه كنند كه در ايران هم هواداران خاص خود را داشت. دنيايي تاريك و پوسيده، مردمي فاسد و بي‌رحم، دسيسه‌هاي گوناگون از مشخصات دنياي رسواست. قهرمان (يا ضدقهرمان؛ بنا به انتخاب بازيكن) بازي، فردي به نام كوروُ آتانو است؛ محافظ اصلي ملكه مملكت دونوال؛ سرزميني نفرين شده. حكومت دونوال با استفاده از روغن شكم نهنگ كه منبع اصلي تامين قدرت شهر است، پا گرفته است. اما با شيوع بيماري دردناكي كه ظاهرا موش‌ها ناقل آن هستند، همه چيز به هم مي‌ريزد. ملكه به پيشنهاد سردسته قاتلان مخفي دولت، تصميم مي‌گيرد كوروُ را به سفر بفرستد تا بلكه در حكومت‌هاي همسايه درماني براي اين بيماري پيدا كند. غافل از اين‌كه همه اينها دسيسه‌اي بيش نيست و به محض بازگشت كوروُ ملكه را به قتل رسانده، دختر وي را به گروگان مي‌گيرند. كوروُ به قتل ملكه و در پس آن به اعدام محكوم مي‌شود؛ اما گروهي از ياران وفادار ملكه او را از زندان فراري داده، قصد مي‌كنند با كمك وي توطئه‌اي را كه عليه مردم و حكومت سر گرفته، خنثي كنند. كمي بعد داستان بُعدي پيچيده‌تر به خود مي‌گيرد...داستان رسوا از عمق خوبي برخوردار است. با اين‌كه نمي‌تواند به عنوان يك هويت مستقل از كليشه‌ها خود را مطرح كند، اما ماهيت روايي آن، از اين اثر يك تجربه دلنشين ساخته است. ديالوگ و شخصيت‌پردازي آن قوي است و از سوي ديگر صداپيشگان سنگ تمام گذاشته و به بهترين شكل به شخصيت‌ها جان بخشيده‌اند. موسيقي حضوري مناسب دارد. طراحي هنري بازي بر اساس لندن و ادينبرگ قرن 18 و 19 انجام شده و حقيقتا ستودني است. سازندگان سعي كرده‌اند قالب هنري خاصي به بازي ببخشند و از اين رو، طرح‌ها را كمي با اغراق زده‌اند. هر چند آناتومي كاراكترها كمي خارج از عرف طبيعي بوده و به طراحي سري بايوشاك شبيه است، اما نسبتا به واقعيت گرايش دارد. رنگ پردازي با وجود سياه بودن فضاي بازي، با هنرمندي تمام صورت گرفته و بسهولت مي‌توان جزئيات را از هم تمييز داد. تنها مشكل گرافيكي مربوط به تعدادي تكسچرهاست كه فقط در نسخه‌هاي كنسولي براي بارگذاري دچار تاخير ‌شده و نسخه رايانه‌اي تقريبا بي‌نقص اجرا مي‌شود. سازندگان غير از المان‌هاي اشاره شده، كمي ايده استيم پانك هم به بازي تزريق كرده‌اند. بازيكن با يك متروپوليس در آستانه فروپاشي روبه‌رو مي‌شود؛ حكومتي كه با منبع انرژي مخصوص خود روزگار مي‌گذراند. شهري كه در آن با برج‌هاي بلند و ساختمان‌هايي زيبا روبه‌رو هستي. تمام اين المان‌ها با تفاهم كنار هم نشسته‌اند تا يكي از خاص‌ترين دنياها در صنعت بازي‌هاي ويدئويي را شكل بدهد.همه بحث‌هاي گفته شده به كنار، رسوا در گيم‌پلي بيشترين درخشش را دارد. برخلاف بيشتر بازي‌هاي اين نسل كه ادعاي آزادي عمل مي‌كنند، رسوا حقيقتا دست بازيكن را باز گذاشته تا هر طور كه دوست دارد در اين دنيا مانور بدهد. دنياي دونوال پر از سوراخ و لبه و حفره و آب و... است كه سواي ارائه رازها و نيروهاي مخفي متعدد، چند راه براي رسيدن به انتقام پيش پاي بازيكن مي‌گذارد. پيغام اخلاقي كه سازندگان در اين بازي منتقل مي‌كنند واقعا زيباست. اگر سعي كنيد بازي را با مخفي‌كاري و با حداقل تعداد كشتار (مي‌توانيد بازي را بدون كشتن يك نفر تمام كنيد) به پايان برسانيد، بهترين پايان را خواهيد ديد. اما هرچه بي‌پرواتر به دل دشمنان بزنيد، نه تنها در ادامه نگهبانان بيشتري سر راه شما سبز شده و موش‌هاي بيشتري براي مثله كردن شما سرتان خواهند ريخت، پايان بازي هم به همان نسبت تلخ‌ و سياه‌ خواهد بود. دست راست كوروُ مخصوص شمشير زني است و دست چپ نيز به اجراي توانايي‌هاي ويژه و استفاده از سلاح اختصاص يافته است. كوروُ در شمشيرزني استاد است و مي‌توانيد با زدن دكمه مخصوص، حملات دشمن را بلوكه كرده، با يك ضدحمله بيرحمانه گلوي آنها را نشانه برويد. البته اگر مراقب نباشيد، در مقابل حملات گروهي دشمن شكست خواهيد خورد. دو سلاح دوربرد اصلي بازي تپانچه و كمان صليبي است كه هركدام چند نوع فشنگ دارد. اما تنها يك فشنگ بيهوش كننده براي كمان وجود دارد كه به كار مخفي‌كارهاي صلح‌طلب مي‌آيد. نارنجك دستي و مين زميني (از نوع تيغ‌دار!) سلاح‌هاي انفجاري است. نيروهاي جذاب زيادي مانند تلپورت، ديدن دشمنان پشت ديوار، خاك كردن اجساد، متوقف كردن زمان، احضار يك دسته موش براي تكه‌تكه كردن دشمنان، نيروي مسخ براي كنترل موجوداتي مانند موش و ماهي و حتي نگهبانان، از قدرت‌هاي اجرايي و الحاقي است كه مي‌توانيد روي آنها سرمايه‌گذاري كنيد. در گيم پلي فقط مي‌توان به چند مورد انگشت‌شمار مانند كنترل مشكل در بيرون آمدن از آب، كنترل بگير نگير حملات مخفي‌كاري و ديوارهاي نامرئي اشاره كرد كه واقعگرايي بازي را دستخوش قرار مي‌دهد. اما هيچ‌يك از اين مشكلات آنقدر بزرگ نيست كه مانع لذت بردن از بازي شود. كل بازي از 9 مرحله تشكيل شده كه اگر قصدتان فقط بزن ـ دررويي باشد، بازي را زير ده ساعت به پايان خواهيد رساند. اما اگر قدر عمق آن را بدانيد و همه جا را جستجو كنيد، ممكن است بيش از 20 ساعت مشغول آن باشيد. آزادي عمل در روسا معنا مي‌يابد. به عنوان مثال، مي‌توانيد چند جور با ديوارهاي نوري امنيتي كه هر جنبنده‌اي را بخار مي‌كند، برخورد كنيد. مي‌توانيد از روي بام‌ها حركت كنيد و بگذريد، حيواني را مسخ كنيد و از راه ديگري برويد، نگهباني را مسخ كنيد و مستقيم از ديوار رد شويد، مخزن ديوار را جدا كنيد تا از كار بيفتد، يا حتي سيستم آن را هك كنيد تا به شما اجازه عبور دهد و نگهبانان پشت سر شما را از زندگي عاجز كند! در نهايت اين بازي فوق‌العاده را با توجه به رده‌بندي سني، به گيمرهاي قديمي كه دلشان براي يك تجربه به يادماندني تنگ شده توصيه مي‌كنيم.






تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |